031-36614176 - 09135586466
اصفهان، چهارباغ بالا، خیابان نیکبخت، ساختمان اداری نیکبخت، طبقه 6 واحد 308

حسادت

چرا ديگران به ما و زندگي حسادت ميكنند؟

حسادت دشمن آرامش از قدیم گفته اند: «حسود هرگز نیاسود». این عبارت حکیمانه، بیان کننده درد و رنج برخاسته از بیماری حسادت برای حسود است. درحقیقت، حسادت نوعی بیماری روحی است که درد و رنج آن کاملاً احساس می شود. «اضطراب جان کاه و حزن تاریکی که از حسد بر دل حسود افتاده، دایم روحش را فشرده و آتش فناناپذیری را برای سوزانیدن جان او فروزان می سازد.» حسد بر بخشش دادار بردن ندارد حاصلی جز خوار مردن حسد هرجا که آتش برفروزد هم اول صاحب خود را بسوزد حسود همیشه در آتش حسد خود می سوزد و لحظه ای آسایش خاطر ندارد؛ زیرا برخلاف مطلوب او دامنه نعمت و بخشش خداوندی نامحدود است و خداوند نیز به هر که بخواهد، از نعمت خود می دهد. ازاین رو، زنگار غم از لوح دل حسود هرگز زدوده نمی شود تا از حسادت خویش دست بردارد. خالق ما که فرد و قهار است از حقود و حسود بیزار است سنایی

چرا افراد حسات می‌کنند؟

۳ علت اصلی روانشناسی حسادت به دلیل اختلال شخصیت ناامن بی تردید احساس عدم امنیت شایع‌ترین علت حسادت است. اغلب افراد در مکالمات خود از اصطلاح «عقده حقارت» استفاده می‌کنند که اگر چه یک واژه روان‌شناسی بالینی محسوب نمی‌شود، اما اشاره به عزت‌نفس پایین یا ضعف نفس دارد. مثلا مرد حسودی که در روابط عاشقانه خود احساس ناامنی می‌کند، در مورد این که آیا توانایی حفظ جذابیت برای همسرش در بلندمدت را دارد و آیا در نظر او به اندازه کافی خوب و باارزش است یا نه، احساس اطمینان ندارد. توجه به این نکته ضروری است که احساس ناامنی معمولا در زنان و مردان امری مطلق نیست. به‌عبارت‌دیگر، یک زن ممکن است وکیلی باهوش، قدرتمند و بسیار موفق باشد اما منشا آسیب‌شناختی روانی مربوط به حسودی‌اش در روابط عاشقانه او ظاهر شود. بنابراین آیا در حالت کلی او زنی با احساس ناامنی است؟ خیر، اما او این توانایی را دارد که در روابط عاشقانه خود به شدت حسادت کند. از نظر روانشناسی به چه کسی می‌توان حسود گفت؟ حسادت به علت داشتن اختلال وسواس فکری یک از مراجعین زن من به نام ماریانا که در اواخر دهه ۲۰ زندگی‌اش بود، در مراجعه به مطب من چنین اظهار کرد که تقریبا در تمام روابطش احساس حسادت می‌کرده است. از نظر بالینی او چندین علائم جدی اختلال وسواس و اجبار را داشت. مغز ماریانا با تولید مداوم اضطراب و نگرانی‌های جدید تمایل داشت تا دائما اضافه‌کاری کند. ازآنجایی‌که چنین رفتاری در حقیقت سبک‌فکری او محسوب می‌شد، تمایل او به بررسی وسواس گونه مسائل ناگزیر به موضوعات مرتبط با رابطه هم کشیده می‌شد. برای افراد وسواسی، دشوارترین مسئله عبارت است از مدیریت عدم قطعیت یا ناشناخته. اگر چه اکثریت مردم توانایی مواجهه با مقداری عدم قطعیت را دارا هستند، اما وقتی دوست‌پسر ماریانا دیر به خانه می‌آید، او نمی‌تواند ناشناخته‌ها را تحمل کند (چرا دیر کرده، مشغول چه کاری بوده است). هنگامی که نسبت به دوست‌پسرش مشکوک می‌شود، ذهن او با پر کردن جاهای خالی، دست به ایجاد پاسخ‌هایی می‌زند که بسیاری از آن‌ها منفی هستند. خیلی اوقات او با وجود احتمال ضعیف خیانت دوست‌پسرش، به یک نتیجه‌گیری قطعی مبنی بر خیانت می‌رسد و در ادامه احساس اضطراب و حسادت شدید می‌کند. اگر او چنین سبک‌شناختی وسواس گونه‌ای نداشت، احساس حسادت بسیار کمتر می‌کرد. درمان حسودی حسادت به علت اختلال شخصیت پارانوئید بسیاری از مراجعین مرد و زنی که من با آن‌ها کار کردم احساس حسادت می‌کنند، اما منشا حسادت آن‌ها در واقع ناشی از رویکرد کلی پارانوئیدی است که در مورد بسیاری از مسائل زندگی خود دارند. اگر چه بدترین شکل از طیف اختلال پارانویا، منتهی به اسکیزوفرنی- پارانوئید می‌شود، اما اکثریت قریب به اتفاق افراد پارانوئید در وسط این طیف اختلال قرار می‌گیرند. اغلب زنان و مردان تا حدی دارای پارانوئید هستند، اما پارانویایشان آن‌قدر شدید نیست که بتوان آن‌ها را به عنوان یک بیمار پارانوئید تمام‌عیار به حساب آورد. زنان و مردان مبتلا به پارانویای خفیف یا معتدل در زمینه اعتماد به دیگران مشکل داشته و اغلب نسبت به انگیزه‌های دیگران بدبین هستند. داشتن چنین اختلال شخصیتی سبب می‌شود که فرد خود را قربانی آزار و اذیت دیگران متصور شده و اغلب چنین احساس کند که دیگران در صدد ضربه زدن به او هستند. این افراد در اغلب مواقع حس می‌کنند که دیگران به صورت تعمدی سعی بر خراب کردن و ضربه زدن به اهداف زندگی شخصی و شغلی‌شان هستند. آن‌ها اغلب چنین حس می‌کنند که دیگران ناامیدشان کرده، طردشان نموده یا از موضع بالا به آن‌ها نگاه می‌کنند، حتی وقتی شواهد کاملا برعکس این موارد را نشان بدهد. فردی که دارای سبک شخصیت پارانوئید است، فردی منتقد است که به جای نگاه به درون و پذیرش مسئولیت نقص‌ها و اشتباهات خود، دیگران را مقصر می‌داند. در اکثریت قریب به اتفاق موارد، چنین افرادی حسادت می‌کنند و اعتقادی محکم بر این دارند که شریک زندگی‌شان به آن‌ها خیانت می‌کند و درعین‌حال هیچ مدرک و شاهدی نیز نمی‌توانند آن‌ها را به چیزی غیر از آنچه باورش دارند، مجاب کند. از نظر روانشناسی به چه کسی می‌توان حسود گفت؟ اگر از یک فرد حسود بپرسید که آیا دلیل قانع‌کننده‌ای برای رفتار حسادت آمیز خود دارد یا نه، احتمالا چندین مثال واقعی در توجیه حسادتش برای شما بیان خواهد کرد. مثال‌هایی از این دست که واقعا همسر یا فردی در رابطه قبلی به او خیانت کرده است. در چنین حالتی این سؤال مطرح می‌شود: آیا الگوی خاصی برای حسادت او وجود دارد یا آن ماجرا تنها یک اتفاق موردی بوده است؟ شخصی که در روابط قبلی خود نیز فردی حسود بوده و در اغلب موارد دلیل قانع‌کننده‌ای برای احساس حسادت خود نداشته باشد، به احتمال بسیار زیاد می‌توان گفت که یک فرد حسود است. اگر با کسی در ارتباط هستید که رفتارش در شما به شدت احساس حسادت را برمی‌انگیزد، باید از خود این سوال را بپرسید که آیا در گذشته و در ارتباط با پارتنرهای قبلی خود نیز احساس حسادت داشته‌اید یا چنین احساسی صرفا برآمده از روابط کنونی شماست؟ اگر سابقه حسادت ندارید، احتمالا احساس حسادتی که در روابط فعلی تجربه می‌کنید بدون مشکل است. در حقیقت این احساس ممکن است نشانه‌ای غریزی مبنی برا این باشد که شما با فردی در ارتباط هستید که توانایی اعتماد کردن به او را ندارید. در این شرایط، شما تبدیل به فردی حسود نشده‌اید. شما صرفا نگران و بی‌اعتماد هستید. درصورتی‌که سابقه حسودی نداشته باشید و همسرتان به شما برچسب حسود بودن بزند، نباید این نوع برچسب زدن به احساساتتان را بپذیرید. در چنین حالتی، شما حسود نیستید و نگرانی شما قابل دفاع است. درمان حسودی دفعه بعدی که همسرتان رفتار حسادت گونه‌ای را از خود نشان دهد، آن رفتار را از این دید بررسی کنید که آیا حسودی او موضوعی جدید است یا نشانگر الگویی دیرینه؟ اگر با فردی در ارتباط هستید که سابقه حسادت دارد، در نظر داشته باشید که چنین رفتارهایی ریشه در ناامنی، وسواس یا شخصیت پارانوئید دارد که به این راحتی از بین نمی‌رود. مواجهه با چنین مشکلات عمیق بنیادین بسیار زمان‌بر بوده و اغلب نیازمند روان‌کاوی‌های اساسی است. اگر همسرتان مشتاق و علاقه‌مند به درمان مشکلاتش باشد، حفظ رابطه می‌تواند باارزش باشد. در غیر این صورت بهتر است در مورد آینده خود با شفافیت کامل گفتگو کنید. بدون وجود مرزهای مشخص، هم مردان و هم زنان می‌توانند تا حدی حسادت کنند که سلامت روان شما را به خطر بیندازند.